پرمنگنات

ساخت وبلاگ

مریض اومده میگه به من پرمنگنات بدید الان من و شما داریم شنود میشیم سیگنالا همه جا هستن تو تور ماهیگیری می افتن با پنکه پخششون می کنم .... تنها اومده اورژانس ساعت ۳ صبح ... ۶۷ سالشه ... توی جیبش یه شیشه قرص سفیدرنگه ... توی اورژانس داشتم اوردراش را می نوشتم از پشت اومد آرنجم رو گرفت ... خدا آخر و عاقبتم رو به خیر کنه ............

اتمام کتاب نورولوژی یک تجربه عجیب...
ما را در سایت اتمام کتاب نورولوژی یک تجربه عجیب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : residencyc2 بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 8 اسفند 1396 ساعت: 16:48