آخرین روز

ساخت وبلاگ

دفترچه نیامده و باید بگویم :It's OK 

از فردا دیگه شروع دوره دوم درس خوندنمه . به همین سادگی به همین خوشمزگی ... می خوام فارما بخونم که برای امتحان نرسیدم بخونمش حالا اگرهم قبول بشم فارما باید بلد باشم چیزی نیست که بعدها بشه از زیرش در رفت . فارما هم که تموم بشه برنامه برای خوندن نوارقلب دارم خیلی وقته درست و حسابی نخوندمش . یه جورایی باید بگم من نوعی وابستگی به درس خوندن دارم . ای کاش می شد رشته ای که دوست دارم رو بخونم نه این که براساس انتخاب بقیه به یک چیزی راضی بشم که نمی خوام . راستش من اگر نمره داخلی رو هم بیارم دوست ندارم برم داخلی یا اطفال از بخش هایی که مواجهه مستقیم با بیمار دارن و راند آموزشی بدم میاد . می دونم بعدش درآمد بهتری دارند ولی نمی تونم .

یه نامه دیدم از طرف انجمن داروسازان که درخواست رشته کلینیکال پاتولوژی رو داشتن . 

پس هر کسی سنگی می انداختند. شبلی موافقت را گلی انداخت. حسین بن منصور آهی کرد. گفتند: «از این همه سنگ چرا هیچ آه نکردی؟ از گلی آه کردن چه سرّ است؟».

گفت: «از آن که آنها نمی دانند، معذورند، از او سختم می آید که می داند که: نمی باید انداخت ». پس دستش جدا کردند. خنده ای بزد.

اتمام کتاب نورولوژی یک تجربه عجیب...
ما را در سایت اتمام کتاب نورولوژی یک تجربه عجیب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : residencyc2 بازدید : 161 تاريخ : جمعه 2 تير 1396 ساعت: 11:51